Web Analytics Made Easy - Statcounter

یکی از خطبای شهر تهران گفت: شاعری در مشهد به نام «فاخر تبریزی» بود، زمان رضاشاه ملعون رفته بود نان بخرد؛ مأموران آمدند او را گرفتند و به پادگان برای سربازی بردند! به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آخرین روز ماه ذی‌القعده سالروز شهادت جواد الائمه (ع) است. قول مشهور درباره شهادت ابن الرضا (ع) این است که حضرت توسط معتصم خلیفه عباسی مسموم شده و به شهادت رسیده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



امامی که مانند امام حسین (ع) به خاک سپرده شد

استاد شهید مرتضی مطهری درباره لحظات آخر عمر امام جواد (ع) در کتاب «آشنایی با قرآن کریم» بیان می‌کند:
معتصم بالاخره سبب شد که همسر امام یعنی ام‌الفضل امام را مسموم کرد. آن هم با یک وضع خیلی ناراحت‌کننده‌ای و چون برای همه مسموم‌کننده‌ها معلوم و محرز بود که دستور خلیفه بوده، جرأت اینکه بدن امام را دفن کنند، نداشتند. حتی معتصم دستور داد: بدنش را بیندازید در کوچه. دو سه روز بدن امام در میان کوچه افتاده بود. بعد به معتصم خبر دادند که یک وضع خارق‌العاده‌ای پیش آمده. هر میتی اگر سه چهار روز روی زمین افتاده باشد بدنش عفونت پیدا می‌کند و بدن این مرد روز به روز بر بوی خوشش افزوده می‌شود، و اگر مردم این موضوع را بفهمند اوضاع خیلی بد می‌شود. این بود که خودش زودتر اجازه داد بدن امام را دفن کنند. وجود مقدسش را در کنار جدش موسی بن جعفر (ع) در همین محل معروف یعنی کاظمین دفن کردند. و حالت ایشان از این جهت، تأسّی داشت به جدّ بزرگوارشان حسین بن علی(ع) که فرمود: «مُلْقاً ثَلاثاً بِلا غُسْلٍ وَ لا کفَنٍ ولا حول ولا قوّة الّا بالله العلی العظیم».

تفاوت امام جواد (ع) با امام حسین (ع)/ امامانی که تشنه شهید شدند

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی از اساتید فقید اخلاق پایتخت نیز با اشاره به ظلم و جفایی که همسر امام جواد (ع) در حق امام محمدتقی (ع) داشته است، از شباهت شهادت امام نهم (ع) با شهادت سید و سالار شهیدان (ع) می‌گوید:

ماجرای درخواست شفاعت مریض برای بعد از مرگ از جوادالائمه (ع) +صوت

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان استاد اخلاق تهران به مناسبت این ایام به بیان داستانی از شفاعت امام محمدتقی (ع) اشاره می‌کند که در ادامه می‌آید:

کسی مریض بود، وجود مبارک جواد الائمه (ع) امام نهم برای عیادت آمدند، زن و بچه‌اش به او گفتند: خوشحال باش! می‌دانی چه کسی به دیدنت آمده است؟! جگرگوشه امام رضا (ع) است، امام زمان است، امام عصر است. به محض اینکه حضرت جواد (ع) در اتاق را باز کردند و چشم مریض در بستر به امام افتاد، مریض زار زار شروع به گریه کرد.

امام جواد (ع) با یک دنیا محبت نشستند و فرمودند: برای چی وقتی چشمت به من افتاد، گریه کردی! ما خوشحال نیستیم که ما را می‌بینید گریه کنید.

گفت: یا بن رسول الله! علم دارم از این بستر بلند نمی‌شوم، یقین صد در صدی دارم که من مردنی هستم، آخه! یا بن‌ رسول‌الله! ما مثل شما تر تمیز نیستیم، بالاخره در طول عمرمان کژی‌ها و لغزش‌هایی داشتیم، حالا گر چه پشیمان شدم، ولی از مردن می‌ترسم، این نهایت حرف من است، می‌ترسم!

امام جواد فرمود: از مایی! جانم فدای شما! از شما هستم. حتماً از شما هستم.

آخر اول این مسأله باید تحقق پیدا کند، از آن‌ها باشید، همه چیز حل است!

فرمود: از مایی؟

گفت: بله!

فرمود: من هم قبول دارم که تو از مایی.

امام جواد فرمود: بیماری عدسه را شنیدی؟ (آن بیماری است که سر تا نوک پا پوست آبله می‌اندازد، چرک و خون جمع می‌شود، چرک و خون تولید آبله می‌کند، هر آبله که بترکد، تولید زخم بدی می‌کند)

فرمود: چنین بیماری را شنیدی، دیدی! عرض کرد: بله! امام فرمودند: دوا که ندارد،گفت: نه یا بن الرسول الله. حضرت امام جواد (ع) فرمودند: اگر بیایند و بگویند که یک حمامی افتتاح شده، ‌باید داخل آن حمام بروند و شیر آب را باز کنند، پوست بدنتان مثل روز تولد از مادر می‌شود،‌ مریض چه حالی دارد؟!

گفت: خوشحالی مریض غیرقابل وصف است!

فرمود: شما شیعیان ما که می‌خواهید بمیرید،‌اگر چرکی، کمبودی و عیبی برای شما مانده بود، مردن شما را می‌شورد، باز گریه می‌کنی؟!

عرض کرد: یا بن رسول الله! دیگر گریه نمی‌کنم.

* عنایت جواد الائمه (ع) به شاعر دوره رضاخان!

حجت‌الاسلام سیدحسین هاشمی‌نژاد یکی از خطبای شهر تهران با اشاره به فضیلت و منزلت امام جواد (ع) به بیان داستان کرامت امام (ع) به یکی از شاعران اهل بیت در زمان رضاخان می‌پردازد:

یک شاعری در مشهد به نام «فاخر تبریزی» بود، زمان رضاشاه ملعون رفته بود نان بخرد؛ مأموران آمدند او را گرفتند و به پادگان برای سربازی بردند، این بنده خدا هم که دو تا بچه داشت، خیلی ناراحت شد، دلش شکست و گفت: خدایا! زن و بچه من سر سفره منتظر نان هستند، بعد شروع به خواندن دعای توسل کرد، تا به نام آقا جوادالائمه (ع) رسید: «یا اَباجَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ»!

گفت: دلم شکست، گفتم: آقا! شما آن امامی هستی که آمدی زندان دست غلام پدرت «اباصلت» را گرفتی و از جلوی چشم همه مأموران بیرونش بردی و هیچ کس هم متوجه نشد، آقا! منم غلام آستان پدرت علی بن موسی الرضا (ع) هستم، بیا دست من را هم بگیر و از این پادگان نجات بده!

همین طور که دعای توسل را می‌خواندم و گریه می‌کردم، یک مرتبه دیدم زمین و هوا نورانی شد، وجود اقدس جوادالائمه(ع) تشریف آوردند، دست مرا پسر فاطمه(س) در دستش گرفت، از جلوی تمام سربازها و سرهنگ‌ها برد و هیچ کس من را ندید، حضرت (ع) من را نجات داد.

فردای آن روز یک سرهنگی من را در خیابان دید، گفت: فلانی! ما کاری به تو نداریم، از سربازی معافی! ولی تو را به خدا بگو چطور شد، در پادگان بسته بود، ‌این همه میله، نرده و مأمور! تو کجا رفتی؟! همه حیران و سرگردانند.

گفتم: برو رفقایت را منزل ما بیاور، وضو بگیرید، مؤدب بنشینید تا به همه شما بگویم آزاد شده چه کسی هستم!

اینها همه آمدند و نشستند، گفتم: من دعای توسل خواندم به جوادالائمه(ع) گفتم، آقا همان طور که غلام پدرت «اباصلت» را نجات دادی، بیا دست من را بگیر و از این پادگان نجات بده، یک مرتبه جوادالائمه (ع) دست من را گرفت و از جلوی چشم شما من را بیرون برد، من شما را می‌دیدم، اما شما من را نمی‌دیدید.

منبع: خبرگزاری دانشجو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۱۹۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

احزاب ویژگی‌های حزب‌الله را از آیات و روایات استخراج و به‌ کار بندند

آیت‌الله سید محمد سعیدی در دیدار با حاجی عباسی دبیرکل حزب جامعه زینب، نخستین حزب بانوان در کشور که در پژوهشکده علامه طباطبایی(ره) برگزار شد با تسلیت شهادت امام صادق (ع) اظهار کرد: مناسبت‌های مذهبی هر سال با اتفاقاتی همراه می‌شود که باید سیره اهل‌بیت(ع) نسبت به آن اتفاقات را دریابیم و از آن در عمل استفاده کنیم.

وی با اشاره به مبارزات مردم فلسطین و مقاومت آنان در مسیر احیاء عزت و سربلندی که از دست داده‌اند، گفت: مناسب است که در این ایام سیره امام صادق (ع) نسبت به مبارزه برای حفظ عزت و سربلندی مسلمانان را مدنظر قرار دهیم و روایات که در این زمینه فرموده‌اند را نصب العین خود قرار دهیم.

امام‌جمعه قم ادامه داد: ما ایام میلاد حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) را در پیش داریم که باید این ایام که دهه کرامت نام گرفته فرصت و ظرفیتی باشد برای معرفت بیشتر زیرا در دستگاه اهل‌بیت (ع) هرکسی که معرفت بیشتری داشته باشد بهتر جواب می‌گیرد.

وی با بیان اینکه فرزندان موسی بن جعفر (ع) و سایر ائمه در جای‌جای ایران مثل ستاره می‌درخشند، افزود: حضور این امام‌زادگان در نقاط مختلف از روی حکمت بوده و در مورد حضرت معصومه (س) نقل شده است که امام صادق (ع) در زمانی که امام هفتم هنوز به دنیا نیامده بودند فرمودند به‌زودی دختری از نسل من در شهر قم دفن می‌شود و از حضور ایشان در قم خبر دادند.

آیت‌الله سعیدی با بیان اینکه حضور امامزادگان در کشور ما و سایر نقاط یک حضور هدفمند بوده است، گفت: این که یک دختر از اهل‌بیت(ع) چنین بارگاه و حرمی در ایران دارد یک نشانه از نشانه‌های الهی است که نیازمند تأمل و تفکر است.

وی با بیان اینکه ما باید نسبت به حزب و الزامات آن توجه قرآنی و اهل بیتی داشته باشیم تا به نتیجه برسیم، گفت: اگر این توجه نباشد سرگرم امور دنیا خواهیم شد، ولی اگر این توجه وجود داشته باشد از حزب خداوند می‌شویم که به فرموده قرآن کریم از مفلحون و رستگاران خواهیم شد.

تولیت حرم مطهر بانوی کرامت با بیان اینکه باید ویژگی‌های حزب‌الله را از قرآن و روایات استخراج کنیم و خود را با آن تطبیق دهیم، افزود: باید مواردی که در قرآن و روایات کلمه «منّا» و «لیس منّا» آمده است را موردتوجه قرار دهیم تا ببینیم که چه افرادی از حزب خدا و اهل‌بیت به شمار آمده‌اند و چه افرادی خارج از این حزب محسوب شدند.

وی توجه به توان و ظرفیت‌های شخصی و شخصیتی خود را مهم دانست و ادامه داد: نشان‌دادن استعدادها و ظرفیت‌های افراد از کارهای بزرگ است و رسالت پیامبران همین بوده و آمدند بگویند که شما انسان‌ها چه ظرفیت‌هایی دارید.

دیگر خبرها

  • از جوابیه جواد هاشمی به ماجرای رپ خوانی تا حاشیه ای برای «نون.خ»
  • احزاب ویژگی‌های حزب‌الله را از آیات و روایات استخراج و به‌ کار بندند
  • امام خطر اسراییل و استکبار جهانی را به بشریت گوشزد کرد
  • نگاه به ماجرای غزه از منظر «ما رأیت إلا جمیلا»
  • ماجرای کسی که شهر بشاگرد را از گمنامی درآورد | تقدیر رهبر انقلاب از حاج عبدالله والی | تصاویر
  • آخرین وضعیت ترافیکی معابر و بزرگراه‌های تهران
  • ماجرای جنجالی اهانت به امام خمینی (ره) در کتاب درسی هند؟
  • اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
  • تصویب طرح یادمان و جانمایی کاربری‌ها در تپه روضه الشهید
  • مطهری امام